آسمون دلدادگی | ||
|
گفتی اهل آسمونی ولی من اهل زمینم
گفتی فاصله زیاده بین تو تا سرزمینم
گفتی قلب عاشق من مث انگشتر سادس
گفتی از وقتی رسیدی اومدی شدی نگینم
من دیوونه اسیرت شدم و تو هم نوشتی
بر سر عهدم می مونم تا همیشه نازنینم
حالا میگذره از اون روز جای ما انگار عوض شد
تو یه جور دیگه هستی ولی من بازم همینم
تو توی چشات چی داری که حالا من آرزومه
واسه یه لحظه حتی بیام و پیشت بشینم
گل سرخ دم دستت دریغ از یه شاخه چیدن
من باید از دور بیامو واسه ی تو گل بچینم
من به اون نقطه رسیدم که اگه حتی نباشی
همیشه بودی و هستی انتخاب آخرینم
انگار از دست من و دل باز تو رنجیدی عزیزم
***حاضرم بمیرم اما اخمای تو رو نبینم *** نظرات شما عزیزان: شیوانا
ساعت23:09---22 خرداد 1391
سلام
گفتمش بی تودلم می گیرد.گفت با خاطره ها خلوت کن...... گفتمش خنده به لب می میرد.گفت باخون جگر عادت کن...... گفتمش با که دلم خوش گردد؟گفت غم را به دلت دعوت کن.......... گفتمش راز دلم راچه کنم؟گفت باسنگ دلم صحبت کن....... پاسخ:سلام مهربونم اگر تنهایی ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست فدای قلب پاک آن عزیزی / که در هر جا که باشد یاد ما هست . .لحظه هات پرازآرامش
احساس تــــــو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمـــــــــان است هر وقت که در هوای تــــــو مـــــــــــــــی چرخم انگار نفس کشیدنم ، آســـــــــان اســــــــــــــــــت....پاسخ:سلام احمدجان بالبى خاموش صدايت ميكنم گرچه دورى از برم از صميم قلب دعايت ميكنم....آسمون دلت بی غبار داداش ایلیا
ساعت23:57---20 خرداد 1391
سلام
دلت ارام و گلستان دستانت مملو از عشق جاودان و پاک وهدیه ی تو همان سادگی و صفای کلام موثر وارامبخشت . و خدا باغبان گل وجود همیشه بهاریت باد . سربلند و صمیمی باشی تا بود و هستت با خدا.... ایلیاپاسخ:سلام داداشی مي دانـــم داشتنـت آرزوي محاليست ... امـــا به دوست داشتنـت که مي توانـم افتخــار کنـــم ...! موفق باشی وسربلند....یاحق |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |