آسمون دلدادگی | ||
|
این همه خط نوشتم و یکی نستعلیقِ چشمای تو نشد .... فکرشو بکن داشتنت ... مثه نم نم بارون تو جاده ی شمال، مثه بودن تو یه کلبه ی چوبی وسط جنگل... مثه شنیدنِ آهنگای قدیمی کنارِدریا وقتِ غروب، آی میچسبه ... یادش بخیرمادر بزرگم همیشه میگفت: قلبت که بی نظم زدبدون از همیشه عاشقتری.... اشکت که بی اختیار ریخت ویا بغض کردی؛بدون ازهمیشه دلتنگ تری... شبت که با درد گذشت مطمئن باش فکرت از همیشه درگیرتره.... الانم برف باشه یابارون... چتر نمیخوام.... بگو معنی لغات رو از نو بنویسن... "امنیت" یعنی حصار دستای" تو" "دیوونگی" یعنی دل باختن با تمام وجود به" تو " "زندگی" یعنی معنی نگاه عاشقونه" تو "به من ... من از تموم دنیا فقط اون دایره ی چشمایِ عسلیِ "تو " رومیخوام ، وقتیکه تو شفافیتش ، بازتاب عکسِ خودم رو میبینم . یاحق نظرات شما عزیزان: بیقرار
![]() ساعت9:02---26 دی 1392
من برای رسیدن به "تو" راه سختی رو انتخاب کردم راهی که همش سنگلاخه و پر از شیشه خرده!
و من فقط چشمام به دور دست خیره است به جایی که "تو" هستی و فراموش کردم که با پای برهنه دارم این مسیرو طی میکنم. میدونم ارزش این و داره که بهت برسم حتی وقتی پاهام توان کشیدن این تنو نداشته باشه و من چهار دستو پا مابقی مسیرو طی کنم..... در راه عشق باید از تن گذشت پاسخ:بهترين آدم هاي زندگي ام آنان اند كه وقتي درفكرشان هستم چايم سرد ميشود و دلم گرم...یاحق |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |