آسمون دلدادگی | ||
|
احساس روفلک نکنیم... این طفل معصوم چی میدونه که منطق چیه؟ ببین زیاد دور نیستم... غروب جمعه و من ... میونِ خلوت سوز دار نفهمیدن و درک اجبار تنهایی محض.... با"تو"ام کهنه رفیق شیرین ...... یادگارِ روزگارِ خواستن و راستی.... کافیه فقط یه بار سر برگردونی منومیبینی... زیاد دور نیستم فقط به متراژ یه عمر جوونی و حسرت نتوونستن... كه بعد از" تو"میون چه کنم ها و نکنم ها پرسه می زنه........ به شکل یه انسان اما عاقل و کمی پیر ... ودیر ... و شاید هم خیلی دیر... ببین نه چشامو میبندم و نه گوش هامومیگیرم... میخوام ببینم و بشنوم تموم لحظه های نبودنت رو،تموم امید اومدنت رو... آره،من اینجا،تو این غروب جمعه چشمام روبه راه اومدنت دوختم... وتو تلاطم لحظه ها گوش میسپورم به آهنگ قدمات، همونایی که برای به من رسیدن برمیداری... امید اومدنت تموم لحظه هام روپرمیکنه، عطر نفس هات تو ذهنم میپیچه ومن اما، اونقدر نزدیک می بینمت که گرمی آغوشت، هرم نفس هات،لذت بوسه هات و حتی نوازش هات رو حس میکنم... دوری و دیر میشه که بیایی میدونم اما اونقدر نزدیک می دونمت که انگار هرلحظه با منی، اینجا کنار من، می آیی،میدونم... چشمام منتظرن... خداجون... ! ! ! مـــن که غـــصـه هام رو ســـــر وقــت میــــخـــــــورم... پس چــــــرا خوب نمیشـن دردام ـ ـ ـ ــ !!! یاحق نظرات شما عزیزان:
عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بیدرمانشان را مرگ درمان میکند پاسخ:ریشه ی ابر آسمون تو برکه ی زمین بوده تا عاشق زمین نشی که آسمونی نمیشی...یاحق بیقرار
![]() ساعت0:05---11 خرداد 1393
خوردن دارم سر وقت دوای درد نیست...
باید داروتو درست بخوری غم و غصه داروی "تو" نیست هر ساعت یه لبخند و یه جرعه شادی نوش جان کن مطمئنم خوب میشی زود زود پاسخ:اى دوست ، هر گاه دفترچه خاطرات فكرت را ورق زدى به حرمت دوستيمان؛ نه به زبان بلكه در دلت بگو يادش بخير...یاحق
من رسم دوستیم مثل نان نیست
که گرمش در سفره دل باشد و سردش سهم نمکی چه گرمای حضورت و چه سرمای نبودنت باشد همیشه هستی همین حوالی در قلبم Bsaa پاسخ:آنکه دلى براى دوست داشتن به ماداد،کاش صبرى هم براى دورى ها ميداد... یاحق |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |